نويسنده: پريسا سيد اخلاقي




 

صنايع دستي ايران

معرق کاري يا موزاييک سازي يکي از رشته هاي صنايع دستي است.
معرق سازي در ايران از سده 6 هجري و دوره سلجوقيان با ساخت کاشي معرق پيشرفت کرد و در سده هشتم کامل تر و ظريف تر شد. در سده نهم و دهم هجري نيز رشد بسيار زيادي کرد. شهرهاي اصلي معرق سازي در اين دوره اصفهان، يزد، کاشان، هرات، سمرقند و آران و بيدگل بودند.
هنر موزاييک از ديرزمان شناخته شده بود و تا به امروز نيز کاربرد دارد. در بين النهرين و مصر باستان نوعي موزاييک در اندازه هاي کوچک و براي مصارف تزئيني و زينتي ساخته مي شد ولي روميان آن را چون يک قالب هنري همپايه ديوارنگاري به کار مي بردند. صنعت موزاييک سازي توسط هنرمندان صدر مسيحيت ادامه يافت و در اوايل قرون وسطي به خصوص در قلمروي امپراتوران بيزانسي به اوج شکوفايي خود رسيد (مثلاً موزاييک هاي کليساي سان و تيله در راونا).

معرق چيست؟

در دايره المعارف هنر(نوشته رويين پاکباز)، در تعريف معرق چنين آمده است: معرق (موزاييک Mosaic) طرح پيک نما يا انتزاعي ساخته شده از قطعات سنگ، شيشه، سفال، چوب رنگين بر روي ديوار، سقف، زمين و غيره است.

انواع معرق

معرق چوب.
معرق کاشي.
معرق موزائيک.

معرق کاري در ايران

در بعضي از منابع به اشتباه گفته شده است که معرق چوب برگرفته از کاشي معرق است و معرق در ايران از هند وارد شده است. در حالي که در سبک هندي چوب زمينه ي کار يک تکه است و به علاوه جنس چوب از فوفل است. شيوه کار در سبک هندي به اين شکل است که ابتدا طرح را بر روي چوب پياده کرده و سپس شکل ها را بريده و بعد با تکه هاي مختلف چوب پر مي کنند.
طبق آخرين کاوش هايي که در شهر سوخته واقع در زابل انجام گرفته است، شانه اي پيدا شده است که بر روي آن گلي با تکه هاي چوب کار شده است. اين نشانه متعلق به 5000 سال پيش است. پيدا شده اين شانه دليلي بر بطلان دو نظريه فوق الذکر است. علاوه بر اين، طرح گل روي شانه با طرح گلي که بر روي سفالينه ها کشف شده است يکي است که نشان مي دهد شانه ي يافت شده نمي تواند از جايي وارد ايران شده باشد. (بر اساس کاوش هاي استاد مهران امير اينانلو).

معرق نوين

معرق به شکل امروزي يک هنر نوين است که در سال 1309هجري شمسي اولين کارگاه آن توسط حسين طاهرزاده ايجاد شد که کارگاه منبت بود و توسط احمد امامي و پسرانش خليل و علي در سال 1310 در رشته معرق و مشبک به کارگاه منبت فوق الذکر اضافه شد.
از اساتيد آن زمان مي توان به برادران امامي و استاد زابلي اشاره کرد. از استادان معاصر مي توان به استاد اينانلو اشاره کرد که ابداع کننده سبک تفکيک رنگ است. در اين سبک تکنيک هاي نقاشي را روي معرق پياده مي کنند. تکنيک هايي مانند پرسپکتيو- سايه روشن- نور و . . ولي در معرق سنتي به صورت مينياتور(نقاشي ايراني)کار مي شد و بيشتر طرحهاي به کار رفته از آثار استاد محمود فرشچيان بود. درمعرق سنتي مبحثي به عنوان تفکيک رنگ وجود نداشت و به صورت کلي فرم ها يک تکه و با کمک خط اره نشان داده مي شدند.
منبع مقاله :
سيد اخلاقي؛ پريسا، (1389)، دانشنامه کوچک صنايع دستي ايران، تهران: قصيده، چاپ دوم